روانشناسی کودک یک زیرشاخه از علم روانشناسی است که بر رشد و رفتار کودک از تولد تا نوجوانی تمرکز دارد. روانشناسی کودک نه تنها با رشد جسمانی کودک، بلکه به رشد اجتماعی-عاطفی و رشد شناختی او نیز می پردازد. اصولا دوران کودکی بحرانی ترین دوره تا دوران مدرسه یعنی سنین بین ۲ تا ۷ سال است. همچنین این دوره از این جهت حائز اهمیت است که پایه های شخصیت کودک گذاشته می شود و واکنش ها واضح تر است. باز هم الگو بودن در این دوره بسیار مهم است. این دوره ای است که در آن یادگیری به شدت صورت می گیرد و اولین گام های فردی شدن کودک برداشته می شود و اجتماعی شدن شکل می گیرد. بنابراین والدین می بایست به این دوره حساس توجه زیادی داشته باشند و بدانند که در مشکلات روانی کودکان باید برخورد صحیح و رویکرد تربیتی داشته باشند.
در دوران باستان کودکان به عنوان بزرگسالان کوچک تعریف می شدند و دوران کودکی در سنین بسیار پایین ۶ تا ۸ سالگی به پایان می رسید. بعدها روانشناسی به نام ژان پیاژه به این دیدگاه رسید که کودکان با بزرگسالان متفاوت هستند و متفاوت هم فکر می کنند. آلبرت انیشتین هم از دیدگاه پیاژه حمایت کرد و اظهار داشت که چنین فکر ساده ای فقط توسط یک نابغه قابل تصور است. در مباحث روانشناسی کودک، رشد کودک نه تنها تحت تاثیر عوامل درونی (ژنتیک، خصوصیات شخصی و...) بلکه تحت تاثیر بسیاری از عوامل بیرونی (فرهنگ، محیط، روابط اجتماعی و...) قرار می گیرند که عوامل محیطی نقش بسزایی در رشد کودک دارند. به همین دلیل در روانشناسی کودک از دیدگاه های مختلف به رشد کودک می پردازد که برخی از آنها عبارتند از:
از دیدگاه اجتماعی
از دیدگاه اجتماعی در روانشناسی کودک این موضوع مطرح است که اول از همه پیوندهای ایجاد شده با خانواده و سپس روابط برقرار شده با همسالان و سایر بزرگسالان بر رشد و یادگیری و ذهنیت کودک در درازمدت تاثیر می گذارد.
از دیدگاه فرهنگی
از دیدگاه فرهنگی در روانشناسی کودک این موضوع مطرح است که فرهنگی که کودک در آن رشد می کند، ارزش ها، سنت ها، آداب و رسوم و ساختارهای زندگی بسیاری را به کودک القاء می کند. فرهنگ بر بسیاری از زمینه ها تاثیر می گذارد. مانند اینکه کودک چگونه با والدین خود در ارتباط است، چگونه از او مراقبت می شود، چه نوع آموزش و پرورشی دریافت خواهد کرد.
در واقع همانطور که هریک از دیدگاه های بالا با یکدیگر تعامل دارند، همچنین آنها می توانند به طرق مختلف بر رشد و روانشناسی کودک تاثیر بگذارند. از اینرو روانشناسی کودک بر بسیاری از زمینه ها مانند ژنتیک، عوامل محیطی، رشد پیش از تولد، رشد اجتماعی، رشد شخصیت، رشد زبان، رشد شناختی، رشد فیزیکی، رشد عاطفی و رشد جنسی تمرکز دارد. لذا همواره کارشناسان شاخه روانشناسی کودک با توجه به زمینه ها و تعاملات کودک از سالمتر بودن رشد کودک مانند تنظیم روابط خانوادگی، مراقبت، ارائه حمایت آموزشی و ارائه درمان در مواقع ضروری (مشکلات اجتماعی، عاطفی و رفتاری) اطمینان حاصل می کنند.
در روانشناسی کودک، هنگام کار با مشکلات روانی کودکان، دیدن وضعیت روحی والدین مهم است. داشتن تعدادی از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و عصبانیت در مادر یا پدر از نظر مشاوره حائز اهمیت است. اگر میزان عصبانیت، اضطراب و مشکلات ارتباطی در خانواده زیاد است، باید روی این موارد کار کرد تا مشکلات کودک حل شود. در صورت وجود برخی مشکلات زناشویی یا مشکلات فردی بین والدین در خانواده، باید تحت درمان انفرادی یا زوج درمانی قرار بگیرند. وقتی مشکلات والدین برطرف می شود، بیشتر اوقات مشکل کودکان نیز از بین می رود. از اینرو مشکلاتی که والدین تجربه می کنند بر کودک منعکس می شود و بر همه اعضای خانواده نیز تاثیر منفی می گذارد و روند بهبودی کودکان را طولانی می کند.
از جمله فرآیندهایی که از نظر روانی بر کودک تاثیر می گذارد و در روانشناسی کودک نیز بدان پرداخته می شود، همین وضعیت روحی و روانی والدین است. ممکن است از دست دادن یا طلاق والدین، اعتیاد به الکل یا سوء مصرف مواد، سابقه خانوادگی بیماری روانی وجود داشته باشد. وقتی کودک تفکر انتزاعی نداشته باشد برای هر مشکلی که در خانواده پیش بیاید احساس گناه می کند. او خود را بخاطر نزاع ها، جدایی ها، بیماری ها سرزنش می کند. این امر باعث افزایش اضطراب و نگرانی و کاهش اعتماد به نفس در کودک می شود. کودکی که احساس بی ارزشی کند، در آینده ممکن است وابسته شود. از اینرو در مشاوره های روانشناسی کودک باید از افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس کودک اطمینان حاصل شود.